Wednesday, March 16, 2005

حاج آقا حسين نگران چه هستی؟



بابا دستم به دامن‌تان کمک کنيد و حسين درخشان را از نگرانی در بياوريد. اين خبر اتهام ارتداد برای مجتبی سمیعی‌نژاد بد جوری نظام را به خطر انداخته.
"از این طرف هم گروه‌های نزدیک به کمونیست کارگری و مجاهدین خلق راه به راه در دفاع از او انشاهای احساساتی می‌نویسند. ماجرا چیست؟" نکند خدای ناکرده اين "گروه‌های نزدیک به کمونیست کارگری و مجاهدین خلق" با اين "انشاهای احساساتی" قصد براندازی "جمهوری عزيز اسلامی" را داشته باشند و "خوراک مفت به طرفداران ایده‌ی تغییر رژیم بدهند."
تورا به خدا کاری بکنيد و ما خارج نشينان مومن و معتقد را از نگرانی خارج کنيد.
تکبير.

5

Blogger شبح

ايرج جان!
زبان طنز خوبی داری اما اهداف ات چندان بزرگ نيست!
به هدف های بزرگ‌تر فکر کن.
شبح به اين ناصحی نوبره والا!

16 March, 2005 12:41  
Blogger Rokgoo

شبح جان، ممنون از لطف‌ات. می‌گم چطوره شما هدف‌های بزرگ را بپائي، من اينجا مواظبم بچه‌ها شلوغ نکنند.
؛-)

16 March, 2005 12:49  
Anonymous Anonymous

سلام رک گو جان :)

اول اینکه مرسی از اینکه یاری (گذاشتن لوگو) - دوم اینکه من با اینکه چندان حوصله نوشتن در باره "ژوکر:خودش" رو ندارم ولی خوندن مطالبش همیشه برام زنگ تفریح هست. اتفاقا" خیلی هم نوشته های تو رو در این باب دوست میدارم بنابر این به حرف شبح گوش نکن. همه ما بنا نیست رزمنده باشیم با هدفهای غول آسا.

16 March, 2005 14:50  
Anonymous Anonymous

BABA JAN SHABAH E BINAVA MIKHAD BEGE IN YAROO HAGHIR TAR AZ INE KE VAGHTETOON RO PASH HADAR BEDID.
RAST HAM MIGE ASASI!!

16 March, 2005 20:17  
Blogger شبح

ايرج جان!
ضمنا هاله‌ی عزيز راست می‌گه اگه فکر کردی منظور من اين بوده که چرا اين رو نوشتی به حرف من گوش نکن و کار خودت رو بکن! البته از پاسخی که به کامنت من دادی معلومه که منظور منو درست و حسابی گرفتی!

17 March, 2005 07:29  

Post a Comment

>>